کد مطلب:212704 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:28

زرارة بن اعین بن سنسن شیبانی کوفی
نام اصلی اش عبد ربه و كنیه اش ابوالحسن و ابوعلی است. او از اصحاب اجماع و از بزرگ ترین فقهاء و اجلای محدثین و متكلمین امامیه شمرده شده، [1] و یكی از برجسته ترین اصحاب حضرت ابوجعفر محمد باقر و ابوعبدالله امام صادق و حضرت ابوالحسن موسی كاظم صلوات الله علیهم اجمعین بوده است. [2] .

جلالت شأن و عظمت قدرش زیاده از آن است كه ذكر شود. در او جمیع خصال نیكو: از علم و فضل و فقاهت و دیانت و وثاقت جمع شده بود. به علاوه او مردی ادیب و شاعر و متكم و قاری، و در زهد و پارسایی كم نظیر بود.

مرحوم علامه حلی، در خلاصه، درباره زراره می فرماید: «شیخ من اصحابنا فی زمانه و متقدمهم و كان قاریا فقیها متكلما شاعرا ادیبا قد اجتمعت فیه خصال الفضل و الدین ثقة صادقا فیما یرویه»، (زراره) مرد بزرگی از ما (امامیه)، در زمان خود است كه بر امثال و اقرانش تقدم داشت. او قاری، فقیه، متكمل، شاعر و ادیب بوده و در او خصلت های فضل و دین جمع گردیده، و در شمار موثقین شمرده شده، و در آن چه نقل می كرده، راستگو بوده است. [3] .

شیخ نجاشی نیز، به همان گونه كه از كتاب خلاصه نقل شد، زراره را تصویف نموده است، جز آن كه لفظ ثقه در عبارت نجاشی ذكر نشده؛ لیكن عبارت زیرا را در این زمینه اضافه كرده، و می گوید: «قال ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه رحمه الله: رایت له



[ صفحه 202]



كتابا فی الاستطاعة و الجبر، مات زرارة سنة خمسین و مأة»، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی گفت: من از مصنفات زراره، كتابی در مسئله جبر و استطاعت دیده ام، زراره به سال یكصد و پنجاه وفات كرد. [4] .

شیخ طوسی (ره) در كتاب رجالش، در باب اصحاب حضرت موسی بن جعفر (ع) گفته: «ابن اعین شیبانی، ثقه، روی عن ابی جعفر و ابی عبدالله علیهماالسلام» - زرارة بن اعین شیبانی، در شمار موثقین به حساب آمده، و از حضرت باقر (ع) و حضرت صادق (ع) روایت می كند. [5] .

و نیز شیخ طوسی در فهرست گوید: نام زراره عبدربه و كنیه اش ابوالحسن و ابوعلی است و زراره لقبی است كه بدان ملقب گردیده است. سپس می گوید: وی را مصنفاتی است كه از آن جمله كتاب استطاعت و جبر [6] است، و ما را ابن ابی جید، از ابن ولید، از سعد و حمیری، از برقی، از پدرش، از ابن ابی عمیر، از بعض اصحابش از زرراه، از وجود چنین كتابی آگاه ساخت. [7] .

ابوغالب زراری در رساله ای كه برای فرزند فرزندش، محمد بن عبدالله، نوشته؛ درباره زراره چنین می گوید: «او چهره ای سپید گون و پیكری درشت و فربه داشت و بر پیشانی اش نشان سجود نقش بسته بود. هر روز جمعه كه به قصد ادای نماز از خانه بیرون می رفت، مردم در راه وی می ایستادند، و از دیدار سیمای روحانی و شكوهمند وی منبسط می گشتند.

او در فقه و حدیث از نام آوران رجال شیعه امامیه بود و در علم كلام نیز دستی قوی و پایه ای رفیع داشت، و هیچ كس را قدرت آن نبود كه در مناظره او را مغلوب سازد؛ لیكن مداومت وی به امر عبادت او را از اشتغال به كلام باز داشته بود.

گروه بسیاری از متكلمین شیعه در سلك شاگردان وی به شمار رفته اند. او هفتاد (یا نود) سال عمر كرد. از برای آل اعین فضایل بسیاری است، و آن چه در حق ایشان گفته شده، زیادتر از آن است كه برای تو بنویسم». [8] .

ذهبی، در كتاب میزان الاعتدال، در شرح حال زراره، چنین گفته: زرارة بن اعین از



[ صفحه 203]



مردم كوفه و برادر حمران بن اعین است كه بر طریق رفض و تشیع بوده. آن گاه می گوید: عقیلی گفته كه زراره جزء ضعفاء شمرده شده. و خبر داد ما را یحیی بن اسماعیل كه گفت: حدیث كرد ما را یزید بن خالد ثقفی كه گفت: روایت كرد ما را عبدالله بن جلید صدی [9] از ابی الصلاح [10] ، از زرارة بن اعین، از محمد بن علی، از ابن عباس كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: یا علی! مرا جز تو كسی غسل ندهد و تو باید مرا غسل دهی. [11] .

نویسنده گوید: درباره زرراه دو دسته روایات از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) وارد شده: یك دسته از روایات، مشتمل بر مدح، و دسته دوم مشعر بر ذم و قدح اوست. محدثین عالیقدر شیعه روایات دسته دوم را حمل بر تقیه نموده و گفته اند كه صدور این گونه اخبار برای حفظ جان زراره بوده است. و این مطلب از خلال بعضی از آنها استفاده می شود. از آن جمله روایت زیر است كه ذهبی در میزان الاعتدال نقل می كند.

حدثنا یحیی بن ابی سره، حدثنا سعید بن منصور، حدثنا ابن السماك قال: حججت فلقینی زرارة بن اعین بالقادسیه فقال: ان لی الیك حاجة و عظمها فقلت: ما هی؟ فقال: اذا لقیت جعفر بن محمد (ص) فاقرأه منی السلام و سله ان یخبرنی انا من اهل النار ام من اهل الجنة؟ فانكرت ذلك علیه فقال لی: انه یعلم ذلك و لم یزل بی حتی اجبته. فلما لقیت جعفر بن محمد (ع) اخبرته بالذی كان منه فقال: هو من اهل النار فوقع فی نفسی مما قال جعفر (ع) فقلت: من این علمت ذلك؟ فقال: من ادعی علی علم هذا فهو من اهل النار. فلما رجعت لقینی زرارة فاخبرته بانه قال لی انه من اهل النار [12] قال: عمل معك بالتقیة - حدیث كرد ما را یحیی بن ابی سره و گفت: حدیث كرد برای ما سعید بن منصور و گفت: حدیث كرد برای ما ابن السماك كه گفت: مرا به تو حاجتی است، و حاجتش را بزرگ توصیف نمود. گفتم: حاجتت چیست؟ گفت: هر گاه جعفر بن محمد (ع) را دیدار كردی سلام مرا به او برسان و از او بخواه تا مرا خبر دهد كه از اهل دوزخ یا كه از اهل بهشتم؟ من این امر را بر او انكار كردم. زراره گفت: آن حضرت این را می داند. و همچنان بر حاجت خود پافشاری



[ صفحه 204]



كرد تا او را اجابت كردم.

ابن السماك گوید: پس چون جعفر بن محمد (ع) را ملاقات كردم، حاجت زراره را مطرح نمودم. آن حضرت در جواب فرمود: زراره از اهل جهنم است. فرمایش حضرت بر من گران آمد، عرض كردم: از كجا دانستی كه زراره جهنمی است؟ فرمود: هر كس درباره ی من دانش چنین چیزی را (چه كسی جهنمی و چه كسی بهشتی است) ادعا كند، از دوزخیان است. در مراجعت زراره به ملاقاتم آمد. و من به او گفتم كه حضرت فرمود: زراره از اهل جهنم است. زراره گفت: حضرت با تو از در تقیه وارد شده است. [13] .

در این زمینه آن چه بهترین گواه بر این توجیه كه روایات حاكی از دم زراره، به منظور حفظ وجود او و دور كردن شر دشمنان از او بوده است، فرمایش خود حضرت صادق (ع) است كه به عبدالله بن زراره فرمود: به پدرت سلام برسان و بگو كه عیبجویی و نكوهش من نسبت به تو از نظر دفاع و صیانت تو می باشد؛ زیرا كه دشمنان ما نسبت به كسی كه محبوب و مقرب ما باشد، از هیچ گونه آزاری فروگذار نمی كنند، و او را در دوستی و نزدیكی به ما سرزنش می نمایند، و آن را كه ما نكوهش نماییم، ستایش می كنند؛ و چون تو در بین مردم به دوستی و گرایش به ماشهرت پیدا كرده ای و از این جهت مورد توجه دشمن و سرزنش مردم هستی، خواستم تا با نكوهش تو، مردم، در امر دین، تو را ستایش كنند و افكار دشمنان از تو منصرف گردد؛ زیرا خدای تعالی در كلام مجیدمی فرماید: «اما السفینة فكانت لمساكین یعملون فی البحر فاردت ان اعیبها و كان وراء هم ملك یاخذ كل سفینة غصیا» [14] .

- اما كشتی از آن مستمندانی بود كه در دریا كار می كردند، پس من خواستم معیوبش كنم تا از چشم طمع پادشاه ستمگری كه در راهشان بود و تمام كشتی های سالم را به غضب می گرفت، محفوظش دارم - این مثل را بفهم، خدای تو را رحمت كند، به درستی كه تو در نزد من، از تمام مردم دوست داشتنی تر، و از تمام اصحاب پدرم محبوب تری، چون تو بهترین كشتی دریای بیكران امامتی و پشت سرت پادشاه ستمكار غاصبی قرار گرفته كه مراقب گذشتن كشتی های نیكویی است در اختیار خود قرار دهد. رحمت خدا بر تو باد، در زندگی، سرنشینانش را از روی ستم در اختیار خود قرار دهد. رحمت خدا بر تو باد، در زندگی و حیاتت، و رحمت و خشنودی خدا بر تو باد، در حال مماتت. همانا پسرانت حسن و حسین رسالت تو را به من رساندند، خداوند ایشان را رعایت كند و به سبب نیكویی پدرشان در حفظ



[ صفحه 205]



خود نگاه دارد... [15] .

كشی گوید: محمد بن قولویه، به سند خود، از حسین بن زراره نقل كرده كه گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم كه پدرم به شما سلام می رساند و می گوید: خدا مرا قربان تو گرداند، اشخاصی كه از محضر مباركت می آیند، خبر می دهند كه درباره من چیزهایی فرموده اید، و این اخبار مرا ناراحت كرده است. حضرت فرمود: به پدرت سلام برسان و بگو، به خدا سوگند، من برای تو خیر دنیا و آخرت را می خواهم، و به خدا سوگند، من از تو راضی می باشم؛ پس از این به گفته مردم توجه مكن. [16] .

نویسنده گوید: اخبار در مدح زراره از ائمه اطهار (ع) به حد تواتر است كه گاهی از او تعبیر به یكی از اوتاد زمین و اعلام دین، و گاه به یكی از سابقین و مقربین، و گاه به یكی از مخبتین، و گاه به نگهبان دین و امین بر حلال و حرام شرع مبین نموده اند كه ما به چند روایت از این دسته روایات مطلب را پایان داده، و از اخباری كه مشعر بر قدح و مذمت اوست صرف نظر كرده، و طالبین را به كتب ارجاع می دهیم.

از یونس بن عمار روایت شده كه گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم كه زراره از پدرت حضرت باقر (9) روایت كرده كه آن حضرت فرموده، با بودن پدر و مادر و دختر كسی جز زن و شوهر (زوج و زوجه)، ارث نمی برد، امام صادق (ع) فرمود: آن چه را كه زراره از حضرت باقر (ع) نقل كرده، جایز نیست كه ما رد كنیم، اما رد قرآن، در سوره نساء خداوند عزوجل می فرماید:... [17] .

و روایت شده كه امام صادق (ع)، به فیض بن مختار، فرمود: هر وقت حدیث ما را خواستی، از این شخص نشسته اخذ كن، و اشاره به زراره نمود. [18] .

و نیز از آن حضرت مروی است كه درباره زراره فرمود: «لولا زرارة لقلت ان احادیث ابی ستذهب» - اگر زراره نبود، می گفتم كه احادیث پدرم از بین خواهد رفت. [19] .

جمیل بن دراج از امام صادق (ع) روایت كرده كه حضرت فرمود: وزنه های زمین و



[ صفحه 206]



پرچم های دین چهار نفرند: زرارة بن اعین، محمد بن مسلم... [20] .

حمدویه، از جمعی از رجال حدیث، نقل كرده كه امام صادق (ع) فرمود: خدای رحمت كند زرارة بن اعین را، اگر او و امثال او نبودند احادیث پدرم كهنه می شد. [21] .

و نیز حمدویه، از یعقوب، از ابن ابی عمیر، از هشام بن سالم، از سلیمان بن خالد، از مام صادق (ع) روایت كرده كه حضرت فرمود: نمی یابم كسی را كه ذكر ما و احادیث پدرم را زنده كرد، جز: زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، اگر اینان نبودند، كسی نبود كه روایات پدرم را استنباط كند، و ذكر ما را زنده كند. ایشان حفظ كننده ی دین، و امناء پدرم بر حلال و حرام الهی می باشند، و اینان سقت گیرنده به سوی ما، در دنیا و آخرت، خواهند بود. [22] .

از جمیل بن دراج روایت شده كه گفت: شنیدم امام صادق (ع) فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت: برید بن معاویه عجلی، ابوبصیر لیث بن بختری، محمد بن مسلم و زراره. این چهار تن امناء خداوند بر حلال و حرام او، و اگر ایشان نبودند، هر آینه آثار نبوت منقطع می گردید. [23] .

داود بن سرحان از امام صادق (ع) نقل كرده كه حضرت فرمود: یاران پدرم همگی خوب و زینت ما می باشند، چه زنده، چه مرده، ایشان، زراره، محمد بن مسلم، لیث مرادی و برید عجلی هستند. این چهار تن بر عدل و راستگویی پایدار و استوارند؛ و این جماعت سبقت جویندگان و از مقربین می باشند. [24] .

فضل بن عبدالملك گوید: شنیدم امام صادق (ع) فرمود: محبوب ترین مردم، از زنده و مرده، نزد من، چهار نفرند: برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و احول (مؤمن طاق). [25] .

شیخ كشی از محمد بن قولویه روایت كرده كه گفت: حدیث كرد برای من سعد بن عبدالله بن ابی خلف كه گفت: حدیث كرد برای من علی بن سلیمان بن داود رازی كه گفت: حدیث كرد برای من علی بن اسباط از پدرش اسباط كه گفت: حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود: روز قیامت كه می شود منادی فریاد می كند: كجایند حواریون محمد بن عبدالله،



[ صفحه 207]



رسول الله (ص)، كسانی كه نقض عهد نكرده و از او پیروی نموده اند؟ ناگاه سلمان، ابوذر و مقداد برمی خیزند. پس منادی فریاد می كند: كجایند حواریون علی بن ابیطالب وصی رسول الله (ص)؟ عمرو بن حمق خزاعی، محمد بن ابی بكر، میثم تمار و اویس قرنی برمی خیزند. باز منادی ندا می كند: كجایند حواریون حسن بن علی ابیطالب، فرزند فاطمه زهرا دختر رسول الله (ص)؟ سفیان بن ابی لیلی همدانی و حذیفة بن اسید غفاری به پا می خیزند. سپس منادی فریاد می كند: كجایند حواریون حسین بن علی (ع)؟ شهیدان كربلا بر می خیزند. باز منادی ندا می كند: كجایند حواریون علی بن الحسین (ع)؟ جبیر بن مطعم، یحیی بن ام الطویل، ابوخالد كابلی و سعید بن مسیب به پا می خیزند. آن گاه منادی ندا می كند: كجایند حواریون محمد بن علی و جعفر بن محمد (ع)؟ عبدالله بن شریك عامری، زرارة بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم، ابوبصیر، عبدالله بن ابی یعفور، عامر بن عبدالله، و حمران بن اعین بر می خیزند... [26] .

جمیل بن دراج گوید: در ورود به محضر امام صادق (ع)،با یكی از شیعیان اهل كوفه، كه از نزد حضرت خارج می گشت، برخورد كردم. چون حضور امام رسیدم، فرمود: آیا آن را كه خارج می شد دیدی؟ گفتم: اری، او شخصی از اصحاب ما و از اهل كوفه است. فرمود: خدا روح او و امثال او را پاكیزه نگرداند، او از گروهی به بدی نام برد كه امناء پدرم بر حلال و حرام خدا و نیز مخزن علم او بودند؛ و همچنین امروزه، اینان همان مقام را نزد من دارند، و امانتگاه اسرار من، و اصحاب حقیقی من و پدرم می باشند. زمانی كه مردم مستحق بلا گردند، خداوند به واسطه ایشان، بدی را از آنان دور گرداند. اینان، چه زنده، چه مرده، ستارگان شیعیان من اند. ایشان، یاد پدرم را، زنده نگه می دارند. به دست اینان خدا هر بدعتی را از میان برمی دارد. ایشان نسبت های دروغ باطل كنندگان دین و تأویل های از حد گذرندگان را خنثی می سازند. آن گاه گریست. پس من پرسیدم كه اینان كیستند؟ فرمود: آنان كه درود و رحمت خدا بر زنده و مرده آنان باد: برید عجلی، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم... [27] .

وقتی امام صادق (ع) به زراره فرمود: اسم تو در نام های اهل بهشت بی الف است. گفت: آری، فدایت شوم، اسم من، «عبدربه»، است لیكن ملقب به زرارة گشته ام. [28] .



[ صفحه 208]



زراره خود می گفت: به هر حرف كه از امام صادق (ع) می شنوم ایمانم افزون می گردد. [29] .

از ابن ابی عمیر كه از بزرگان فضلای شیعه است، نقل شده كه وقتی به جمیل بن دراج از اعاظم فقهاء و محدثین این طایفه است، گفت: چه نیكو محضری است محضر تو چه زینتی دارد مجلس افتاده تو! گفت: آری، لیكن به خدا سوگند كه ما، در برابر زراره، همچون كودكان دبستانی كه در نزد معلم خود باشند، بودیم. [30] .

بیشتر محدثین وفات زراره را در سال 148 بعد از وفات امام صادق (ع)، به فاصله دو ماه، یا كمتر، دانسته و گفته اند كه زراره به هنگام وفات آن حضرت مریض بود، و به همان مرض از دنیا رفت. [31] لیكن پاره ای از محدثین وفات زراره را در سال 150 ذكر كرده اند. [32] .

بیت اعین از بیوت شریفه است و غالب ایشان اهل حدیث و فقه و كلام بوده اند، و اصول و تصانیف و روایات بسیار از ایشان نقل شده است. زراره را چند پسر بوده كه از آن جمله، رومی و عبدالله كه هر دو تن از ثقات رواتند؛ و دیگر حسن و حسین اند كه از اصحاب امام صادق (ع) بودند، [33] و امام صادق (ع) در حق ایشان دعا كرد، و فرمود: «احاطهما الله و كلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما كما حفظ الغلامین». [34] .

برادران زراره به غیر از مالك و قعنب تمامی از اجلاء می باشند، چنان كه به مجملی از شرح حال بكیر و حمران، پیش از این اشاره رفت.

عبدالرحمن بن اعین نیز یكی از برادران زراره است كه مشایخ، شهادت بر استقامت او داده اند. [35] .



[ صفحه 209]



برادر دیگر زراره، عبدالملك است كه امام صادق (ع) قبر او را زیات نمود و برای او طلب رحمت كرد. [36] فرزند عبدالملك، به نام ضریس، از ثقات روات است. [37] .


[1] فهرست ابن النديم، ص 309 - 308.

[2] رجال مامقاني، ج 1، ص 438، رديف 4213.

[3] خلاصة الاقوال، علامه حلي، ص 38.

[4] رجال نجاشي، ص 125.

[5] رجال الطوسي، ص 350.

[6] «الاستطاعة و الجبر و العهود».

[7] فهرست طوسي، ص 143 - 141.

[8] شرح رساله ابوغالب زراري ص 27 - تاريخ آل زراره ص 35 - سفينة البحار، ج 1، ص 548.

[9] در نسخه اي، خليد الصيدلي.

[10] در نسخه اي، ابي الصباح.

[11] ميزان الاعتدال، ج 1، ص 347.

[12] در نسخه اي، «فقال: كان لك من جراب النوره، قلت: و ما جراب النوره؟ قال: عمل معك باتقيه»، پس از «من اهل النار»، آمده است.

[13] ميزان الاعتدال، ج 1، ص 347.

[14] سوره كهف، آيه 79.

[15] رجال كشي، ص 125 - مجالس المؤمنين، ج 1، مجلس پنجم، ص 344 - نامه دانشوران، ج 9، ص 87.

[16] رجال كشي، ص 128.

[17] رجال كشي، ص 122.

[18] رجال كشي، ص 124.

[19] فهرست طوسي، ص 142 - رجال كشي، ص 122.

[20] اختيار معرفة الرجال، ص 238.

[21] اختصاص، شيخ مفيد، ص 66 - رجال كشي، ص 124 - بحارالانوار، ج 47، ص 390.

[22] اختصاص، شيخ مفيد، ص 66 - رجال كشي، ص 124 - بحارالانوار، ج 47، ص 390.

[23] اختيار معرفة الرجال، ص 170.

[24] اختيار معرفة الرجال، ص 170.

[25] رجال كشي، ص 123.

[26] اختيار معرفة الرجال، ص 9.

[27] رجال كشي، ص 125.

[28] رجال كشي، ص 121.

[29] رجال كشي، ص 122.

[30] رجال كشي، ص 123.

[31] اختيار معرفة الرجال، ص 143 - مجالس المؤمنين، ج 1، ص 345 - سفينة البحار، ج 1، ص 548.

[32] رجال نجاشي، ص 125 - خلاصه، علامه حلي، ص 38.

[33] فهرست ابن النديم، ص 309.

[34] خداوند ايشان (حسن و حسين) را حفظ و رعايت فرمايد به خاطر نيكويي و خوبي پدرشان، همان گونه كه دو پسر بچه را نگهداري كرد (اشاره به داستان حضرت موسي و خضر در سوره كهف آيه 82). (اختيار معرفة الرجال، ص 139) - تاريخ آل زراره ص 89 - 88.

[35] اختيار معرفة الرجال، ص 161.

[36] اختيار معرفة الرجال، ص 175.

[37] اختيار معرفة الرجال، ص 313.